سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/4/23
1:19 عصر

داستان آدمهای فارسی 1

 

فارسی 1 برای صید کردن مخاطبان ایرانی محدودیتی ندارد، نه داخل ایران است که به ضوابط و قوانینی پایبند باشد و گرفتار سانسور شود و نه محدودیت اخلاقی برای پخش بسیاری صحنه‌ها دارد. اما فارسی 1 با شناختی که از فضای فرهنگی جامعه ایران دارد سعی کرده آرام آرام پیش رود

سال‌ها مهمترین و معروفترین شبکه فارسی زبان ماهواره ای، صدای آمریکا با نام اختصاری voa بود. در سال 1387 شش ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری دهم شبکه فارسی BBC هم در کنار صدای آمریکا شروع به کار کرد. بی بی سی بر خلاف همتای آمریکاییش آنقدر حرفه‌ای بود که بتواند ظرف مدت زمان کوتاهی به مهمترین رسانه در جمع شبکه‌های فارسی زبان ماهواره‌ای تبدیل شود. اما با گذشت اتفاقات بعد از انتخابات ریاست جمهوری و عملکرد ضعیف رسانه ملی فضای رسانه‌ای کشور وارد مرحله جدیدی از حیات خود شد.

بی اعتمادی گسترده مردم نسبت به این رسانه جمهوری اسلامی فضایی برای رسانه‌های بیگانه فراهم آورد تا این رسانه‌ها تورهای صید مخاطب خود را در دریای ایرانیان بی اعتماد نسبت به صدا و سیمای دولتی بیندازد. یکی از مهمترین این رسانه‌ها فارسی 1 بود.فارسی 1 نام شبکه‌ای تلویزیونی متشکل از چند کمپانی منطقه‌ای و بین المللی است.

این شبکه از اواسط سال گذشته با پشتیبانی تمام و کمال کمپانی بزرگ «نیوز کورپوریشن» وارد عرصه رقابت شبکه‌های فارسی زبان شده است؛ رقابتی که بسیاری گمان می‌برند پیروزی آن از آن شبکه‌ای است تازه وارد که «رابرت مرداک» پشتیبان و یاور آن است.اما سوال اصلی در مورد فارسی 1 این است که اهداف مستقیم، غیر مستقیم و آشکار و نهان این شبکه چیست؟ چه چیزی باعث می‌شود «رابرت مرداک» مالک غول‌های رسانه‌ای فاکس، اسکای، سان و ... دست به تاسیس چنین شبکه‌ای آن هم در این برهه حساس از نظر سیاسی و اجتماعی کشور بزند؟

بعد از حوادث تلخ سال 88 و بی اعتمادی بخش عظیمی از ملت به رسانه ملی فضا برای ظهور شبکه فارسی 1 فراهم شد. در این زمان بود که «رابرت مرداک» مالک کمپانی بزرگ «نیوز کورپوریشن» ماموریت ایجاد شبکه‌ای حرفه‌ای فارغ از فضای خبری و در ظاهر تنها برای سرگرمی فارسی زبانان منطقه خاورمیانه را به دست گرفت.

این شبکه با پشتوانه قوی «کمپانی فاکس قرن بیستم» می‌تواند بهترین و پر طرفدارتین سریال‌های جهان را عرضه کند، همین موضوع شرایط رقابت را برای دیگر رسا نه‌ها از جمله صدا و سیمای جمهوری اسلامی سخت می‌کند. رسانه‌ای که تا آن زمان رقابایش در حد پخش فیلم فارسی‌های چند دهه پیش توان داشتند و می‌توانست با پخش سریال و فیلم‌های متوسط مخاطبانش را در فضایی که رقیب جدی وجود نداشت، حفظ کند با شرایطی روبرو شد که حریفی قدرتمند در مقابلش عرضه اندام کرد.

این رقیب قدرتمند از تمامی وسایل موجود برای صید کردن مخاطبان رسانه داخلی استفاده می‌کند؛ فارسی 1 برای صید کردن مخاطبان ایرانی محدودیتی در به کار گیری از لوازم موجود ندارد، نه داخل ایران است که به ضوابط و قوانینی پایبند باشد و گرفتار سانسور شود و نه محدودیت اخلاقی برای پخش بسیاری صحنه‌ها دارد. اما فارسی 1 با شناختی که از فضای فرهنگی جامعه ایران دارد سعی کرده آرام آرام پیش رود، عجله نکرده است؛ این شبکه خوب می‌داند که اگر بخواهد حجم گسترده‌ای از مخاطبان ایرانی را به خود جلب کند باید مولفه‌های فرهنگی آنها را در نظر بگیرد.

جالب توجه است که این شبکه برای اینکه بتواند جمع خانواده‌های ایرانی را جلوی رسانه اش نگه دارد از تبریک گفتن عید فطر و عرض تسلیت محرم ابایی ندارد حتی اگر لازم ببیند صحنه‌هایی از سریال هایش را سانسور می‌کند. این سانسورهای حداقلی شامل نوع لباس، پوشش، مفاهیم و موضوعات و دیالوگ‌های سریال نمی‌شود بلکه فقط صحنه‌های برهنه بازیگران را هدف قرار داده؛ بهتر است بگوییم مخاطب را تا لب جوی می‌برد و تشنه بر می‌گرداند.

این کار نه از سر خیرخواهی به حال جوانان ایرانی است بلکه صرفا بازی با ارزش‌ها و مولفه‌های فرهنگی جامعه ایرانی صورت می‌گیرد. صحنه‌هایی که این رسانه آن‌ها را حذف می‌کند در درجه دوم اهمیت قرار دارند مهمتر از آن‌ها سوغاتی است که این شبکه برای بینندگانش دارد؛ سوغاتی که که مملو از خیانت ها، بی بند و باری‌ها و شهوت رانی هاست که این شبکه می‌خواهد آن‌ها را دلوای دیالوگ‌های زیبا، بازیگران خوش چهره و داستان‌های جذاب به مخاطبانش عرضه کند. فارسی 1 به هیچ وجه نمی‌خواهد به عنوان یک رسانه «پورنو» نزد خانواده‌های ایرانی شناخته شود که صحنه‌های مستهجن به نمایش می‌گذارد بلکه می‌خواهد از طریق عرضه نمادهای فرهنگ منحط غربی، ارزش‌های مردم و نیازهای آنها را مرحله به مرحله تغییر دهد و حرفش را در پستو‌های ذهن مخاطبانش به صورت کاملا حرفه‌ای و پنهان در دراز مدت عرضه کنند.

وقتی فارسی 1 می‌تواند سریال‌های درجه یک و پر طرفدار جهان را پخش کند؛ لاست، فرند، 24 و ویکتوریا را پخش کند و با وجود دوبله ضعیفی که دارد مخاطب را جلوی رسانه اش میخکوب کند می‌تواند با فرهنگ، ارزش‌ها و پیش زمینه‌های ذهنی او هم بازی کند. او وقتی 24 را نگاه می‌کند مسلمانان تروریستی می‌بیند که می‌خواهند یک از ایالت‌های آمریکا را با بمب هسته‌ای منفجر کنند، آنها قبل از اجرای نقشه شان نماز می‌خوانند و از شکنجه کردن و تکه تکه کردن انسان‌های بیگاه ابایی ندارند.

در سریال «ویکتوریا» مخاطب ایرانی زنی را به عنوان قهرمان داستان می‌پذیرد که با همسر و دو فرزندش زندگی می‌کند. ویکتوریا بعد از سال‌ها زندگی با همسرش در می‌یابد که او با دستیارش رابطه دارد. در این میان زن زیبای داستان فارسی 1 هم با مردی جوان تر از خودش به نام ژرونیمو آشنا می‌شود.

http://files.tabnak.com/pics/201006/201006010709094657.jpg

او بین دو راهی قرار می‌گیرد؛ دو راهی وفاداری به همسر یا رفتن به دنبال عشقش و او راه دوم را انتخاب می‌کند. در این داستان اتفاقات دیگری هم می‌افتد؛ دختر بزرگ ویکتوریا پس از رابطه با دوست پسرش باردار می‌شود و دختر کوچک او هم مورد تجاوز مردی قرار می‌گیرد. پسر ویکتوریا هم از غافله عقب نمی‌ماند و بعد از آشنایی با دوست مادرش با او رابطه برقرار می‌کند. فاجعه آنجا رخ می‌نماید که قرار است ویکتوریا آن زن زیبای شبکه فارسی 1 برای بینندگانش الگو باشد. زنان ایرانی ویکتوریا را قهرمانی می‌دانند که به دنبال عشقش می‌رود.

آنها سعی می‌کنند مانند او لباس بپوشند، مانند او راه روند و مانند او زندگی کنند. الگوی آنها زنی است که به همسر خود خیانت کرده و فرزندانش انجام رابطه نامشروع را مانند نوشیدن چای در یک شب سرد زمستانی می‌دانند.

این‌ها موضوعاتی است که خوراک خانواده‌های ایرانی در فارسی 1 می‌شود؛ عشق، خیانت، شهوت؛ خوراک آلوده‌ای که در لوای زندگی زیبا و قشنگ بازیگران سریال ها، می‌شود روز و شب بینندگان آن؛ داستان آدم‌هایی که زندگیشان مملو از رابطه‌های جنسی، شهوت رانی‌ها و بی بند و باری هاست، داستان آدم‌هایی که مهترین دغدغه شان سقط بچه نامشروعشان است یا خیانت به همسرانشان؛این است داستان آدم‌های فارسی 1.