سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/4/14
1:39 عصر

نویسنده عرب: ایرانی ها رآکتور میسازند ما سالن رقص!

خبرنامه دانشجویان ایران: ماهنامه راه در جدیدترین شماره خود یادداشت زیر را به قلم سعد بن عمر از یکی از رسانه های عربی منتشر کرده است:

برخی از دولت‌های عربی به پیروی از آمریکا و انگلیس و به طور کلّی کشورهای اروپایی، به اخباری که مربوط به تحولات آینده ایران توسط کاندیدای مورد علاقه این کشورها است، دامن زدند. حتی برخی از کشورهای عربی شبکه‌های خبری خود رابه کار گرفتند تا چنین جلوه دهند که حوادث خیابانی ایران، انقلابی علیه انقلاب اسلامی است. این شبکه‌ها به بزرگ‌نمایی حوادث پرداختند و اوضاع را به گونه‌ای نشان دادند که گویا در حکومت ایران تغییراتی رخ خواهد داد.

برای این خبرگزاری‌های وابسته، پوشش دادن خبر تجمع افرادی اندک در خیابان‌های ایران دراعتراض به نتایج انتخابات و یا تظاهراتی خیابانی -خواه مجوز داشته باشد یا نه- اهمیت فراوانی پیدا کرد. آنان شروع به تحریک معترضان و تمجید از اقدامات آنان و بزرگ‌نمایی حوادث کردند تا جایی که به نظر می‌آمد این شبکه‌ها، از سوی معترضان ایرانی هدایت می‌شود.

... این تحریک‌های آشکار عربی ممکن است نتیجه عکس داشته باشد و چه بسا کسانی که به این اقدامات دامن می‌زنند از این نکته غافل مانده باشند. این خبرگزاری‌ها، هر روز اخبار تحریک آمیز خود را درباره تظاهرات اعتراض آمیز ایران پخش می‌کنند و تلاش دارند، ملّت ایران را در پشت پرده‌های آهنین زندانی نشان دهند. ولی این تصویر گویا بیشتر با وضعیت ملّت‌های عربی تناسب دارد، و مردم عرب در چنین وضعی به سرمی‌برند.

وقتی مشغول مشاهده یکی از این شبکه‌ها بودم، به ذهنم رسید، اگر هموطنان دیگر هم مانند من این شبکه را ببینند، فردا صبح به سراغ ادارات دولتی نزدیک که خدمات نامطلوبی ارائه می‌دهند، می‌روند و شروع به آشوب‌گری می‌کنند. اضافه بر آن که مطالبات سیاسی خود را نیز مطرح خواهند کرد.

انقلاب اسلامی ایران در ابتدا به خاطر هراسی که از صدور و تأثیرگذاری آن بر ملّت‌های عرب وجود داشت، هولناک و خطرساز جلوه داده شد. اکنون نیز اوضاع سیاسی به گونه‌ای است که امکان تأثیرپذیری از حوادث ایران در کشورهای عربی وجود دارد چرا که ملّت‌ها، ویروس اندیشه‌ها و انقلاب‌ها را میان خود منتقل می‌کنند. هنوز زمان زیادی از اتفاقات بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نگذشته است. همان طور که گفته‌اند: سلامتی انسان از سلامتی همسایه‌اش است.

برخی از دولت‌های عربی که ایجاد تغییر و تحول در ایران برایشان خوشایند بود، در تأیید تظاهرات دانشجویی و حمایت تبلیغاتی از برخی نامزده‌ها و به طور مشخص میرحسین موسوی شتابزده عمل کردند. این شتابزدگی آنان چند علّت داشت:

این دولت‌ها تمایل داشتند رییس جمهور ایران آقای احمدی‌نژاد، کنار برود، زیرا هر کاندیدای دیگری که جایگزین او می‌شد، برخوردش نسبت به غرب بازتر و دموکرات‌تر می‌بود.

آنان معتقدند میرحسین موسوی همان گونه که در برخی از نطق‌های انتخاباتی‌اش گفته است می‌تواند با متوقف کردن کمک‌های مالی از یک سو و اهتمام به مسایل داخلی ایران از سوی دیگر، از نفوذ خارجی ایران و تأثیر آن بر حزب‌الله لبنان و دیگر جنبش‌های اسلامی بکاهد. این روند، اجرای نقشه به اصطلاح صلح اسراییل را برای طرفداران آن میسر می‌کند.

تلاش می‌کنند، سوریه را از هم‌پیمان قدرتمندش در منطقه جدا کنند تا از این راه بتوانند سوریه را در جهت خواسته‌های اسراییل -و نه بر اساس عدالت و طرح زمین در مقابل صلح- وارد فرایند صلح کنند.

امکان تسلط بر برنامه هسته‌ای ایران و اطمینان از صلح‌آمیز بودن آن. از طریق بازرسی‌های مستمر گروه‌های انرژی اتمی انجام می‌گیرد و یا از راه مشارکت در تولید سوخت هسته‌ای به این هدف می‌رسند.

می‌توان گفت نظام کنونی ایران از بهترین نظام‌های خاورمیانه در شیوه اعمال حاکمیت است. این نظام در طی 30 سال گذشته که در واقع همان عمر انقلاب است، پنج رییس جمهور داشته که بیشتر آن‌ها برای دو دوره دولت را در دست داشته‌اند. دوره ریاست جمهوری در ایران فقط چهار سال است. جالب است بدانید در برخی کشورهای عربی حاکمانی هستند که تنها یک دوره ریاست آنان چهل سال به طول انجامیده است.

این نظام دموکراتیک ایران است که اکنون به نتایج آرای آن اعتراض می‌کنند. می‌خواهند کاندیدایی که به نظر آنان حایز اکثریت آراء شده است بر سر کار بیاید. همین نظام دموکراتیک توانسته‌ است ایران را در همه عرصه‌ها پیشرفت دهد:

ایرانی‌ها رآکتورهای تولید سوخت هسته‌ای ساخته‌اند و ما سالن‌های رقص و موسیقی ساخته‌ایم.

ایرانی‌ها کشتی و موشک زیردریایی ساخته‌اند و به دانش بومی خود تکیه کرده‌اند و ما فیلم‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای «روتانا» و «ا.ر.ت» را ساخته‌ایم.

ایرانی‌ها موشک‌های ماهواره‌بر پرتاب می‌کنند و ما شبکه‌های ماهواره‌ای برای شعرهای محلی و جشنواره شتر و پرتقال و دیگر میوه‌ها برپا می‌کنیم.

ایرانی‌ها هر چهار سال یک رییس جمهور انتخاب می‌کنند و ما هنوز هم می‌گوییم: رییس بی‌همتا، رهبر همیشگی، پیشوای اسطوره‌ای، حاکمی که موجب وفاق و همدلی است، حاکمی که وجود او ضرورت است.

فرض کنیم در حوادثی که در ایران رخ داد، همه طرفداران موسوی در حمایت از او تظاهرات کرده باشند، ولی چرا ما کسانی را که به دیگر نامزدها رأی داده‌اند به حساب نمی‌آوریم. مردم در شهرهای ایران چند دسته‌اند و کسانی که طرفدار اصولگرایان مانده‌اند چه بسا اکثریت باشند. بر همین اساس، شماتت‌ها و جنجال‌های ما بیش از آن‌که به سود ما باشد به زیان ماست و پیامدهای آن بر عکس چیزی است که هجمه‌کنندگان تبلیغاتی تصور می‌کنند. از جمله:

این برخوردها به جای آن‌که روابط اعراب و ایران را در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی بهبود بخشد و مسایل مورد اختلاف و دارای اهمیت برای دو طرف را حل کند، آن‌ها را به خانه اول بازمی‌گرداند.

برخی از دولت‌های عربی از احمدی‌نژاد رییس جمهور ایران شدیدا ابراز انزجار کردند. به همین جهت، اعتمادسازی دوباره میان آن‌ها امری بسیار دشوار و نیازمند گذشت زمانی طولانی است که چه بسا تمام دوره دوم ریاست‌جمهوری وی را شامل شود.

واکنش ایران و به طور خاص محافظه‌کاران، نسبت به این مواضع، موجب تشدید پرونده‌های جنجالی در شمال و جنوب یمن، افغانستان، فلسطین، لبنان و هر پرونده‌ای که دیپلماسی ایران در آن نقش ایفا می‌کند، به ویژه پرونده عراق خواهد شد.

ضعف و ناکارآمدی نقش آمریکا و هم‌پیمانانش در تأثیرگذاری بر مسایل داخلی ایران نیز آشکار شده است. آن‌ها تنها به شگردهای تبلیغاتی و رسانه‌ای دست می‌زنند. تبلیغات رسانه‌ای نیز ابزار بی‌ارزش تعامل با جهان سوم است که تنها حرف می‌زند و از عمل کردن ناتوان است.