سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/4/28
10:57 صبح

شرح و پاسخ به ابهامات ماجرای شهرام امیری

به گزارش سرویس شنود پایگاه خبری تحلیلی صراط، شیدا جاوید در وبلاگ سیاسی نوشت های یک دختر دانشجو نوشت:
آمریکا شهرام امیری را ربود و بعد از یک سال و اندی آزادش کرد. اما هنوز اذهان عمومی درگیر این سوال بود که آیا بین آدم ربایی و آزادی بدون هیچ چشمداشت و مطالبه ای، می توان ارتباطی منطقی پیدا کرد و اساسا آیا امریکا به آسانی حاضر به تحمل چنین هزینه ای که وجهه بین المللی او را به شدت مخدوش کرد، شده است؟ و البته نیت ها در طرح این سوال متفاوت بود. برخی، از این رو که این اقدام آمریکا را یک خود انتحاری سیاسی قلمداد می کردند و آن را با سیاست های سلطه جویانه آمریکا در تضاد می دیدند، این ماجرا را سوال برانگیز دانستند و برخی، از آن رو که بخواهند بر قدرت امنیتی اطلاعاتی ایران سرپوش بگذارند به طرح سوالات متعدد و دروغ جلوه دادن واقعیت پرداختند.
اما زیاد طولی نکشید که پاسخ این سوالات با یک عملیات انتحاری در زاهدان و ریخته شدن خون تنی چند از هموطنان بی گناه مان داده شد تا در واکنشی بی سابقه، رئیس جمهور آمریکا، وزیر امور خارجه آمریکا، معاون رئیس جمهوری ایالات متحده در امور امنیت داخلی مبارزه با تروریسم نهایت تاسف و تاثر خود را نسبت به وقوع این جنایت دردناک و کشته شدن تعدادی از مردم بی گناه ایران ابراز دارند تا (اینجا را از زبان مقامات آمریکا بخوانید) یک: اذهان عمومی که در جریان ماجرای شهرام امیری فریب ایران را خوردند و فکر کردند ما او را ربوده ایم، بفهمند که ما با ایران مشکلی نداریم و نسبت به سرنوشت تک تک شهروندان ایران حساس هستیم و با آن ها ابراز همدردی می کنیم و دو- بلندپروازی اطلاعاتی امنیتی ایران که با آزادی شهرام امیری به اوج خود رسید را پاسخی مناسب دهیم تا درس عبرتی باشد برای این کوتوله های سیاسی که دیگر نخواهند قدرت اطلاعاتی امنیتی شان را به رخ ما بکشند. این ها باید بفهمند که این وسط قدرت یعنی چی؟ ارباب کیست؟ و سربرتافتن از او چه مجازاتی دارد؟

این وسط پاکستان هم که نقش لاشخور را ایفا می کند و تا چیزی به او نچربد وارد بازی نمی شود، از یک طرف در خاک آمریکا، نقش حافظ منافع ایران را بازی می کند و در سفارت خود به شهرام امیری پناه می دهد و از طرف دیگر خاک خود را به دفتر حافظ منافع آمریکا تبدیل می کند و به نوچه های ریگی برای پیاده کردن ماموریت های دلخواه آمریکا در ایران پناه می دهد. و از همه مهمتر اینکه در داخل خاک ایران، جنبش سبز کپک زده، حافظ منافع آمریکا است و همه چیز برای انعکاس احساسات انسان دوستانه و ایران دوستانه ی دولت آمریکا در اذهان عمومی و بی طرف و بی گناه نشان دادن آمریکا در ماجرای شهرام امیری فراهم است. دیگر چه از این بهتر؟ آمریکا تا حافظ منافعی به نام "جنبش سبز کپک زاده" در ایران دارد چه غمی دارد؟ حالا سران آمریکا می توانند همراه شاعر خطاب به جنبش سبز کپک زده بخوانند: "همه چی آرومه/ تو به من دل بستی/ این چقدر خوبه که تو کنارم هستی/ و برای آنکه به سران مزدور این جنبش کپک زده اطمینان خاطر بدهند باز بخوانند: "همه چی ارومه/ غصه ها خوابیدن/ شک نداری دیگه/ تو به احساس من! (منظورش همون احساس بشر دوستانه و ایران دوستانه بود!) و در آخرِ کار هم برای پشت گرمی به این کپک زده های دوران بخوانند: "همه چی آرومه/ من چقدر خوشحالم/ پیشم هستی حالا/ به خودم می بالم".