سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/4/31
3:40 عصر

در 30 تیر چه گذشت؟

در 30 تیر چه گذشت؟

شبکه ایران: قیام سی تیر توسط مردم مسلمانی صورت گرفت که تحت امر آیت الله کاشانی، خواستار بازگشت مصدق به نخست وزیری بودند. این مردم برای انجام وظیفه شرعی خویش حاضر شده بودند هرگونه تلفاتی بدهند.

 روزنامه شاهد (متعلق به دکتر مظفر بقایی) یکی از چند روزنامه اصلی کشور در آن زمان محسوب می شد که در فردای قیام سی تیر، گزارشی از ماوقع ارائه داد. در سالروز این قیام خونین، این گزارش را بازخوانی می کنیم:

«جمعیت در حالی که یکی از کشته شدگان را در تابوت نهاده و فریاد می کشیدند یا مرگ یا مصدق از طرف بازار به سمت میدان سپه حرکت کردند و بدون هیچ نوع برخوردی تا میدان سپه رسیدند و چون به سمت لاله زار حرکت کردند، از طرف نظامیان شلیک شد و چند نفر دیگرکشته شدند که از این کشته شدگان سه نفر به دست مردم افتادند و هر سه نفر را مردم روی دست بلند کرده و فریاد انتقام می کشیدند.

آنها با سنگ و کلوخ به تانک حمله بردند. و تانک هم بی دریغ مردم را به زیر می گرفت ومی رفت، گلوله از سر و سینه و پهلوی مردم می گذشت. زنان و مردان و بچه ها شیون می کشیدند و فریاد می زدند: "مرگ بر قوام."
... مردم در خیابان ها موج می زدند و فریاد می کشیدند و سینه خود را آماج تیر نظامیان قرار می دادند. کشته شدگان را به خانه آیت الله کاشانی و از آنجا به جلوی مجلس حرکت دادند. هشت شهید از مریدان [آیت الله] کاشانی بودند.

قیافه های خشمگین مردم به خوبی از درجه نفرت و انزجار آنان از اعمال حکومت نظامی حکایت می کرد. در میدان سپه مردم با سنگ و چوب به تانک حمله بردند و سربازان را مورد خطاب قرار داده و فریاد کشیدند: «سربازان، افسران ما پیش می آییم، سینه های ما آماده تیرهای شماست تا وجدان شما چه بگوید.»
بر  اثر غضب و هیجان مردم، تانک ها از حرکت ایستادند و سربازان شروع به گریه کردند. مردم تانک ها را اشغال کردند و پیراهن خونی یکی از کشته شدگان را بر بالای تانک به اهتزاز در آوردند و آن عده از افسران و سربازان را که جانب مردم را رعایت کرده بودند، غرق بوسه ساختند و فریاد می کشیدند پیروزی با ماست؛ ملت پیروز می شود؛ ما انتقام خود را از مسببین این کشتار خواهیم گرفت.

در این ضمن مردم از سمت خیابان اکباتان فریاد می کشیدند: "مرگ بر افسران جیره خوار" و نسبت به بعضی مقامات غیر مسئول [احتمالاً اشاه به شاه دارد] نیز اظهاراتی می کردند.
مرمی که از خیابان برق از کوچه سرتخت وارد خیابان اکباتان شدند و عده ای که از سمت محله پامنار به مجلس حرکت می کردند و بالاخره مردمی که از خیابان سعدی به مجلس می رفتند، به گلوله بسته شدند. ملت را در خیابان اکباتان محاصره کردند.

در خیابان اکباتان دو جیپ متعلق به شهربانی و شهرداری در حرکت بودند که مردم آنها را گرفتند و سپس جیپ را برگردانده و تیرهای آن خیابان را روی جیپ گذاشتند و پشت آن سنگر گرفتند و تانک را مورد حمله قرار دادند. در همین حال از پشت سر یک کامیون پاسبان و نظامی سر رسید و مردم را در محاصره قرار دادند. یک عده سی نفری را در جلوی وزارت فرهنگ به گلوله بستند. پاسبان ها و نظامی ها یکی یکی را گلوله باران می کردند.
مردم، مرده باد قوام گویان به خیابان سعدی هجوم آوردند. در حالی که نعش های مردم بی گناه کنار هم دیده می شد، مردم یکی یکی نعش ها را در آغوش گرفته و به سربازان و افسران می گفتند به خاطر چه کسانی برادران خود را می کشید؟ افسران و سربازان سرهارا به زیر می انداختند و مردم آنها را به همکاری با ملت دعوت می کردند.
مردم از هر طرف گلوله باران می شدند و بی حد کشته شدند. چشم ها سیاهی می رفت، گلوله ها سینه ها را پاره می کرد. مردم با منتهای خشم و غضب در خیابان ها حرکت می کردند و فریاد می کشیدند: "مرگ بر قوام و حامیان او".

از ساعت 12 ظهر بود که پیروزی مردم حتمی شد. همه سربازها مرعوب شدند و در برابر ابراز احساسات مردم مقاومت نمی کردند. بیشتر افسران و سربازان همراه با مردم گریه می کردند. ولی فرماندهان جلوی مجلس همچنان به کشتار مردم مشغول بودند.
... در همه جا مردم جمع شده و تصمیم به انقلاب داشتند. مردم فریاد می کشیدند که اگر تا ساعت 5، قوام جنایتکار به دست قانون عدالت سپرده نشود، تهران را در آتش می سوزانند. مردم تصمیم داشتند خانه های نوکران انگلیس را آتش بزنند.

ساعت 5:30 بعد از ظهر پیروزی ملت اعلام شد. در این ساعت قریب به پنجاه هزار جمعیت در میدان بهارستان گرد آمدند. ... مردم با بی صبری منتظر نتیجه بودند که در این ساعت آقای مهندس رضوی پای تلفن حاضر شد و شاه گفت که خواسته ملت انجام و قوام معزول گردید. این خبر با سرعت برق به فضای میدان بهارستان رسید که فریاد سرور و کف زدن جمعیت به آسمان بلند [شد].»
(روزنامه شاهد، 31 تیر 1331)