بوق زدن اتومبیلها و اصرار به سوار شدن؛ 85 درصد، تنه زدن عمدی به زنان؛ 83 درصد، انتشار تصاویر خصوصی افراد؛ 80 درصد، متلک گفتن؛ 76 درصد، پراندن الفاظ رکیک؛ 75 درصد، ویراژ دادن و حرکات نمایشی موتورسواران؛ 72 درصد، تعقیب زنان توسط مردان در اماکن خلوت 72 درصد.
گاه در خلوت کوچه دیدن یک سایه حتی میتواند دل زنی را از جا بکند و قدم هایش را تند کند. سایه ترس و نگرانی از تحقیر و توهین مزاحمان در زمان تاریک شدن آسمان و رفتن خورشید و حتی روز روشن حس مشترک بسیاری از زنان شهرهای بزرگ است، متلک گویی، بوق زدن یا تنه زدن را بسیاری از مادران، خواهران و دختران ما به اشکال گوناگون تجربه کرده اند.
به گفته دکتر سعید معیدفر، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران این رفتار غیر متعارف برخی مردان در خیابان ریشه در معضلات جنسی دارد، این مسئله خود میتواند جزئی از یک بحث به مراتب بزرگتر تحت عنوان روابط نامشروع باشد که در تحقیق و پژوهشها به آن مزاحمت خیابانی نمیگوییم، وقتی دختران و زنان مورد تعرض و مزاحمت قرار بگیرند، به آن مزاحمت خیابانی میگوییم، این کارشناس مزاحمتهای خیابانی را به چند نوع تقسیم میکند.
یک نوع آن مزاحمتهایی است که اوباش برای مردم (فرقی نمیکند زن یا مرد) بهوجود میآورند که عموما این نوع مزاحمتها توسط ماموران نیروی انتظامی به عنوان مزاحمتهای خیابانی تلقی میشود و با آن برخورد میکنند، اما مزاحمتهای دیگر نوعی است که در انتها به مسائل جنسی ختم میشود.
این جامعه شناس مزاحمت خیابانی را از عوامل خشونت خیابانی علیه زنان میداند و میگوید: «در غرب، نحوه ارتباط زنان با مردان مثل جامعه ما نیست و آزادانه تر با یکدیگر برخورد میکنند، بیشتر مزاحمتها در آن جوامع به شکل تعرض و تجاوز است به همین دلیل، آنجا خشونت خیابانی علیه زنان بیشتر از مزاحمتهای خیابانی است اما در فرهنگ ما مزاحمتهای خیابانی بیشتر جنبه جنسی دارد تا جنبههای دیگر، شاید به همین دلیل خشونتهای خیابانی علیه زنان، آنطور که در غرب مطرح است، در جامعه ما مطرح نیست، نوع مزاحمتها که امروز ما در جامعه شاهد آن هستیم بسیار شدیدتر از کشورهای توسعه یافته است که یکی از دلایل آن تغییر سبک زندگی در جامعه است، در کشورهای غربی برای این فاصله تمهیداتی اندیشیده شده، اما در جامعه ما هیچ طرحی برای پر کردن این فاصله وجود ندارد، ما هیچ برنامهای برای این فاصله15-14 ساله نداریم و تمامی راهحلها از جمله مسئله صیغه به دلیل کنار نیامدن جامعه با آن کارآمد نبوده است.»
بر اساس پژوهشی هر زن یا دختری در جوامع شهری در ایران به میزان مسافتی که طی میکند یا مدت زمان حضورش در سطح خیابانها بین یک تا 20 بار به لحاظ مزاحمتهای کلامی و فیزیکی از سوی برخی مردان مورد آزار و اذیت قرار میگیرند، همچنین بر اساس یک نظر سنجی از زنان 18 تا 50 ساله تهرانی که انجام گرفته است، بیشترین مزاحمتها از نظر زنان عبارتند از: بوق زدن اتومبیلها و اصرار به سوار شدن؛ 85 درصد، تنه زدن عمدی به زنان؛ 83 درصد، انتشار تصاویر خصوصی افراد؛ 80 درصد، متلک گفتن؛ 76 درصد، پراندن الفاظ رکیک؛ 75 درصد، ویراژ دادن و حرکات نمایشی موتورسواران؛ 72 درصد، تعقیب زنان توسط مردان در اماکن خلوت 72 درصد.
مطالعات گوناگونی که در کشورهای متفاوت روی این نوع مزاحمتها انجام شده حاکی از آن است که قصد افراد از ایجاد مزاحمت، ارضای نیازهای جنسی نیست، نتایج این تحقیقات نشان میدهد که بیشترین لذت مردانی که قصد ایجاد مزاحمتهای خیابانی را دارند تحقیر جنسی طرف مقابل است.
سعید معیدفر معتقد است مشکل دیگری که مزاحمت خیابانی را تشدید میکند رابطه زن و مرد در زندگی زناشویی است، به هر حال بخش قابل ملاحظهای از مزاحمتهای خیابانی توسط مردان متاهل صورت میپذیرد، وقتی مردی از لحاظ جنسی و روانی تامین نشود سعی میکند از طریق مزاحمتهای خیابانی جبران کند.
سال گذشته غلامحسین قائدی، دبیر علمی چهارمین کنگره خانواده و سلامت جنسی اعلام کرد: «نتیجه یک بررسی میدانی در دادگاه خانواده شهر تهران نشان میدهد علت 50 درصد طلاقها بهطور مستقیم یا غیرمستقیم مربوط به مشکلات جنسی است، به اعتقاد کارشناسان به این مسئله باید به دیده یک بیماری نگریسته و بودجه پژوهشی کافی (نظیر هر بیماری جسمی دیگر) برای آن منظور شود.»
به گفته پرویز مظاهری دبیر کنگره انجمن علمی روانپزشکان ایران نیز درصد بالایی از طلاقهایی که در کشور صورت میگیرد بهدلیل مشکلات جنسی و ناآگاهی زوجها در زندگی زناشویی است.