به گزارش صراط به نقل از مشرق برای کسانی که نقش دریا را در کنترل جهان به خوبی درک می کنند، اهمیت تنگه های راهبردی (استراتژیک) نیز شناخته شده است. یک دریانورد کارکشته انگلیسی سالها پیش از کشف نفت و در روزگاری که خورشید در سرزمین های بریتانیای کبیر غروب نمی کرد، گفته است کشوری که دریاهای جهان را کنترل کند، دنیا را و کشوری که تنگه های مهم را در اختیار داشته باشد کل آبهای دنیا را تحت سیطره خواهد داشت.
امروزه با تبدیل نفت به یکی از حیاتی ترین کالاهای مورد نیاز بشر مدرن و اقتصاد دنیا، مناطق نفت خیز جهان در کانون توجه قدرت های بزرگ هستند. مهمترین منبع تأمین انرژی جهان خاورمیانه و خلیج فارس است که تنها دروازه ورودی و خروجی آن تنگه بسیار بسیار مهم هرمز است.
در پی مطرح شدن امکان تحریم نفت ایران توسط کشورهای تحریم کننده ایران، مقامات کشورمان نیز مجدداً توانایی خود در مسدود کردن تنگه هرمز را گوشزد کردند لذا در این گزارش به بررسی توانمندی های کشورمان در اجرای این عملیات می پردازیم.
بنابر آمارهای منتشره حدود 40 درصد نفت دنیا و عمده نفت 8 کشور صادر کننده حاشیه خلیج فارس از این آبراه راهبردی صادر می شود. به عنوان مثال بیش از 88 درصد نفت عربستان سعودی، 98 درصد نفت عراق، 99 درصد نفت امارات متحده عربی و 100 درصد نفت کشورهای کویت و قطر و در مجموع به طور متوسط 97 درصد نفت این کشورها از تنگه هرمز عبور میکند. همچنین 50 درصد سایر مبادلات کالای این کشورها نیز از تنگه هرمز عبور می کند.
کارشناسان اقتصادی معتقدند در صورت مسدود شدن این آبراه حیاتی، بازار نفت دنیا با کمبود 16.5 تا 20 میلیون بشکه ای مواجه خواهد شد که در این صورت بهای هر بشکه نفت به حدود 2.5 برابر میزان فعلی یعنی به 250 دلار خواهد رسید.
مسیرهای جایگزین زمینی که شامل خط لوله شرق به غرب عربستان در صورت آمادگی برای کارکرد با بیشترین ظرفیت کمتر از نیمی از این مقدار را پوشش خواهد داد اما با فرض تأمین تمام نفت از طریق زمینی هزینه های احداث خطوط لوله، پمپاژ نفت و نگهداری و تأمین امنیت این مسیرها صرف نظر از زمان طولانی مورد نیاز (و تأمین نیاز بازار از ذخایر کشورهایی چون آمریکا) باز هم انسداد تنگه هرمز باعث افزایش چشمگیر قیمت نفت آن هم در دوره بحران اقتصادی کشورهای غربی خواهد شد.
همچنین عمده تدارکات نظامی برای این کشورها نیز از طریق خلیج فارس تأمین می شود که هر چند آبهای غرب عربستان سواحل یمن و شرق عمان نیز می تواند جایگزین بنادر این دریا شود اما هزینه، توان لجستیک زمینی و مجموع زمان مورد نیاز برای تأمین این تدارکات نیز قابل توجه است.
با توجه به موارد گفته شده که تنها بخشی از مهمترین آثار بسته شدن مسیر تنگه هرمز به روی کشتی های عبوری است، در صورت تشخیص ایجاد خطر امنیتی توسط کشتی های عبوری، ایران می تواند به این شناورها اجازه عبور از آبهای تنگه هرمز که عمدتاً جزو آبهای سرزمینی ایران محسوب می شود را ندهد.
تنگه هرمز حداقل 110 کیلومتر طول داشته (با توجه به تعریف منابع مختلف) و عرض آن در نواحی مختلف حدود 35 در جنوب جزیره لارک تا کمتر از 60 کیلومتر در سایر نواحی متغیر است. آبهای قبل و بعد از این تنگه نیز عرضی کمتر از 100 کیلومتر در حدفاصل جنوب غربی جزیره قشم تا سواحل غرب کنگان دارند.
عمق این آب راه در نقاط مختلف از 35 تا حدود کمتر از 100 متر متفاوت بوده و از اینرو تنها بخشی از آن با عرض کم در حد چند کیلومتر است بنابراین کشتی های عبوری به خصوص ابرتانکرهای نفتکش، ناوهای هواپیمابر و زیردریایی های بزرگ برای عبور از این آبراه با محدودیت های زیادی رو به رو هستند.
قایق های تندرو
این شناورها با تجهیز به رادارهای دریایی، سامانه های الکترونیکی پیشرفته ارتباطی، موشک های کروز کوتاه برد با برد 25 کیلومتر و میانبرد ضدکشتی، اژدرهای کالیبر متوسط و بزرگ و مین های دریایی در کنار تسلیحات سنتی خود یعنی تیربارهای نیمه سنگین، راکت انداز و موشک های دوش پرتاب سطح به هوا توانایی انسداد کوتاه و بلند مدت این تنگه از یک سو و مقابله با ناوگان دریایی دشمن که برای بازکردن مسیر تلاش خواهد کرد را در کنار آن دارند. این شناورها ضمن برخورداری از سرعت بالا و تجهیزات پیش گفته، از قدرت مانور و پایداری مناسب برخوردار بوده و توانایی اجرای عملیات در شب به کمک تجهیزات مربوطه و در آب و هوای نامساعد را بارها در رزمایش های کوچک و بزرگ سالهای اخیر نشان داده اند. این شناورها حتی در آبهای اقیانوس هند نیز برای حمایت از شناورهای مورد تهدید از سوی ناوگان دشمن و اقدام به متوقف کردن زیردریایی کشورهای فرامنطقه ای که قصد عبور از تنگه هرمز را داشتند در کارنامه موفق سالهای اخیر خود دارند. علاوه بر تجهیز نیروهای مسلح به سریعترین قایق تندروی جهان، قایق های تندروی بدون سرنشین نیز برای اجرای مأموریت های لازمه توسعه داده شده اند. زیردریایی به جز زیردریایی روسی کیلو بقیه این وسائل که شامل نمونه های نهنگ، غدیر و فاتح هستند از ابتدا با در نظر داشتن شرایط دریاهای اطراف ایران به خصوص خلیج فارس طراحی شده اند و توانایی های ویژه ای از جمله قابلیت قرارگیری در بستر دریا و اختفا از دید سامانه های مختلف راداری و سوناری دشمن را دارند. زیردریایی غدیر نیز می تواند در اجرای این عملیات به ایفای نقش بپردازد. هر دو مؤلفه کمیت و کیفیت (فناوری و تسلیحات) این زیردریایی ها برای اجرای موفق این عملیات کاملاً کافی است. ناوهای جنگی موشک های کروز ضد کشتی پرتابگر خوداتکای موشک های کروز این سامانه ها می توانند با استقرار و اختفا در عمق70 تا 150 کیلومتری خاک ایران و حتی از استان کرمان بخش اصلی تنگه هرمز را تحت پوشش قرار دهند(البته در اینصورت برای اصابت به یک هدف خاص بایستی مختصات اولیه هدف و دستورات اصلاحی به موشک منتقل شود). این سامانه ها در تعداد زیاد در اختیار نیروهای مسلح کشورمان قرار داشته و آماده عملیات هستند.
استفاده از قایق های تندرو توسط ایران برای اعمال فشار بر دشمن ریشه در ساله ای جنگ تحمیلی دارد. در گزارش های مربوط به قایق های تندرو، سیر تاریخی این راهبرد و تأثیرات آن و همچنین معرفی خصوصیات نمونه های اصلی این شناورها ذکر شده است که در انتهای گزارش لینک های مربوطه ارائه می شود اما به طور مختصر باید گفت امروزه قایق های تندروی ایرانی که بسیار سریعتر و مجهزتر از نمونه های سابق خود در سالهای دفاع مقدس هستند به طور مؤثرتری توانایی رویایی با شناورهای رزمی پیشرفته دشمنان را دارند چه رسد به کشتی های ترابری.
مین های دریایی ایران انواع مختلفی دارد که شامل نمونه های مغروق و نمونه های کنترل از راه دور هستند. این سلاح می تواند توسط قایق ها و زیردریایی های ایرانی در نقاط مختلف تنگه هرمز و آبهای اطراف آن کار گذاشته شده و در صورت لزوم بکار گیری شود.
با تجهیز نیروی دریایی ایران به زیردریایی این نیرو به قدرتی فراتر از نیروهای دریایی کشورهای منطقه تبدیل شد. زیرسطحی های ایرانی توانایی بکارگیری اژدر، مین و موشک را دارند و می توانند روزها و هفته ها زیر آب باقی مانده و آماده اجرای مأموریت باشند.
زیرسطحی های کوچک یک یا چند نفره معروف به زیردریایی های مرطوب که برای عملیات های تکاوری، مین گذاری و حتی شلیک اژدر در دنیا استفاده می شوند نیز در زمره تجهیزات نیروهای دریایی کشورمان برای اجرای عملیات مسدود کردن تنگه هرمز هستند که می توانند در نواحی کم عرض و کم عمق به خوبی ایفای نقش کنند.
ناوهای جنگی ایران شامل کلاس های مختلف ناوچه (شناور موشک انداز سریع)، ناو و ناوشکن(ناو محافظ) است. این شناورهای قابلیت شلیک چهار موشک دوربرد ضد کشتی نور با برد 120 تا 170 کیلومتر و قادر با برد بیش از 200 کیلومتر را دارند. توپ های 114 و 76 میلیمتری این ناوها نیز از برد و قدرت کافی برای تهدید کشتی های مختلف برخوردار هستند و وجود توانایی ضدزیردریایی نیز در ناوها با بهره گیری برای ایجاد اهرم فشار و همکاری با سایر نیروها در مسدود کردن تنگه هرمز کاملاً کارامد است.
نیروی موشکی کشورمان را در مسئله اخیر دو بخش موشک های سطح به سطح کروز ضد کشتی پرتاب شوند از ساحل و موشک های بالستیک تفکیک می کنیم.
در زمینه موشک های کروز، تنوع زیادی در برد و قدرت تخریب مشاهده می شود. پرتابگرهای ساحلی موشک های کوتاه برد کوثر، دوربرد نور و قادر تاکنون رونمایی شده و پرتابگر سه فروندی قارعه هم ممکن است مربوط به موشک میانبرد نصر-1 باشد. این پرتابگرها خوداتکا هستند یعنی در صورت استقرار در نزدیکی سواحل بدون نیاز به سامانه های جانبی و وابستگی به واحدهای هوایی و دریایی می توانند کار کشف، شناسایی و حمله به اهداف دریایی را به انجام برسانند.
موشک های بالستیک
این پدیده که مدت زیادی از معرفی آن به دنیا نمی گذرد ابتدا در کشور چین معرفی شد. سپس ایران نیز توانایی خود را در انهدام کشتی ها با موشک بالستیک نشان داده و اخیراً نیز روسها ادعا کرده اند که می توانند از موشک های بالستیک خود علیه اهداف دریایی استفاده کنند.
سه نوع موشک بالستیک ضدکشتی تاکنون در ایران معرفی شده که به ترتیب زمانی موشک خلیج فارس، موشک تندر و موشک سجیل هستند. موشک خلیج فارس با برد 300 کیلومتر و یک کلاهک 650 کیلوگرمی، تجسم نابودی ناوهای دشمن است و با بهره گیری از پیشران سوخت جامد و سامانه های هدفگیری و هدایت پیشرفته در مدت کمتر بسیار کوتاهی در حد چند دقیقه آماده پرتاب شده و با سرعت 3 ماخ در مدت کوتاهی با زاویه زیاد(بیش از 45 درجه نسبت به افق) و از بالا به کشتی دشمن اصابت می کند.